ندیدمت الان شاید یه سالیهتقدیر لعنتی جات خیلی خالیهدلتنگتم یه شب تو خواب من بیایادت نرفته که قول دادی بودیادلتنگت توام یک ساله که نیستی عزیز دلمدلتنگ توام عکساتو میبینم میریزه دلمدلتنگ توام به خدا شده واست یه ریزه دلمدردت ...
ترسیدم از حرفایی که پشت سرت هستترسیدم و راهی به جز خواهش ندارممیترسم این مردم تورو از من بگیرناین روزا من یه لحظه آرامش ندارمسخته که شیشه باشی و تو دست عشقتیه تیکه برنده ی الماس باشهخیلی عذابم دادیو بازم ...
کس در این شهر مرا شکل تو عاشق نکردگفته بودم هرکجایی سمت قلبم برنگردحال و روزم بعد تو رنگی از سابق نداشتهرکه آمد روی قلبم رد پایش جا گذاشتخدا نکند ابری بگیرد خدا نکند باران بباردخدا نکند اشکی بلغزد خدا ...
تو دلیلی دل تنگم تویی عشق قشنگمتو همونی که سر تو حاضرم با همه ی دنیا بجنگمحال و روزم بی تو بارون شده با تو آروم شده این دل سنگمنفس نفس غوغاس و بس چشمای تو دیوونه کنندسمن و عطر ...
نمیدونم اصلا کجای کارم هر جا میرمپشت سرم صفحه میذارنهر جا میرم تو خودمم غریب و مودیکاشکی هنوزم واسم یه غریبه بودینشده بعد تو یه لحظم دلم آروم بشهصورتم بهم بریزه انقده داغون بشهاین هوای لعنتی کاش بزنه و بارون ...
گفتم ساز رفتنو کوکش نکناون موهای نازتو تو کش نکنانقده تو چشم نرواون چشای خوشگلو از من دورش نکنآدم بدای دورتو که دور نکردیچقد بت گفتم محل نده تو گوش نکردیاینا پشت تو پیش من بد میگفتنحالا فهمیدی چرا من ...
یه من یه تو یه فاصله یه عشق یه بغض یه خاطره خفم میکنهیه شب به جای دست تو خیابونای شهر منو بغل میکنهزیر بارونا گمم یعنی بی تو چی میشهتا بهت فکر میکنم بوی عطرت میپیچههمه جز تو دورمن ...