12 اصل ایجاد انگیزه یادگیری در کودک | راههایی برای حل اختلال یادگیری در کودکان
کودکان عموماً یادگیرندههای خوبی هستند. اما با این وجود چرا در مدرسه گاهی آموختن به آنها سخت میشود. شاید واقعاً مسئله کودکان و دانشآموزان نباشند و این نحوهی یاد دادن ماست که مشکل دارد. گاهی ممکن است به نظر بیاد کودکان انگیزهی زیادی برای یادگیری از خود نشان نمیدهند. دلیل این مسئله چه میتواند باشد؟ آیا کودک رغبتی برای مواجهه با چیزهای جدید ندارد؟ یعنی او از دنیا و چیزهای جدید خسته شده است؟ آن هم در کودکی؟ ایجاد انگیزه یادگیری در کودک مقولهای بسیار مهم است. چرا؟
اگر به آموزش و یادگیری کودک اهمیت میدهیم. باید ببینیم آیا این آموزش را به درستی ارائه دادهایم؟ این روش درست دقیقاً چه روشیست؟ آیا ما میدانیم یک آموزش کامل چه چیزهایی را شامل میشود؟ در بخشهای مختلف این مقاله نگاهی دقیق به موضوع انگیزه یادگیری کودک خواهیم داشت.

چرا کودکان انگیزه یادگیری را از دست میدهند؟
بیشتر دانشآموزان یادگیرندگان خوبی نیستند. دلیل این امر برخورد با نوعی جدید از آموزش است. آموزش مستقیم؛ اما این عبارت به چه معناست؟ کودکان در کلاس درس در انبار کردن اطلاعات هستند. ما اطلاعات را در شکلهای مختلف مثل نوشته، صدا، ویدئو و … به آنها نشان میدهیم و از آنها میخواهیم یاد بگیرند.
این کودکان در شرایط آزاد و زمانی که در حال کنجکاوی کردن هستند، بسیاری از چیزها را یاد میگیرند. کسی به آنها راه رفتن را یاد نداده است. آنها خودشان سختترین کار دنیا یعنی حرف زدن به یک زبان را یاد گرفتهاند. پس این نوع آموزش ماست که باعث میشود نتوانیم آنطور که باید دانشآموزان برای یادگیری تهییج کنیم.
ایجاد انگیزه یادگیری در کودک، به معنای تبدیل کودک به یک یادگیرنده است. یک یادگیرنده دیگر نیازی به انگیزه و حتی کمک نخواهد داشت.
برای ایجاد انگیزه در کودکان برای یادگیری چه باید کرد؟
حال این سوال پیش میآید که نقش ما در این بین چیست؟ چگونه میتوان آموزش را به این پیش برد؟
برای این پرسش، پاسخهای بسیاری میتوان طرح کرد. پیش از هر چیز باید بدانیم که محدود کردن دانشآموز به کلاس و مواد آموزشیای که در آنجا ارائه میشود، یک اشتباه بزرگ است. جهان واقعی بیرون دیوارهاست. پس نمیتوان درون یک اتاق آن را کشف کرد. دانش آموز نباید مرزی بین جهان واقعیت و کلاس خود ببیند. اگر اینطور نباشد معنای آموزش به اشتباه در ذهن دانشآموز نقش میبندد و او نمیتواند ادامهی یادگرفتن را در جهان بیرون متصور شود.
بهتر است برای آنکه کودک تمام مهارتهای دانشی، رشد فکری، اجتماعی و تحصیلی خود را ارتقا دهد، مهارتهایش را در زندگی روزمره به کار بگیرد. در زیر نکاتی را ارائه میکنیم که به ایجاد انگیزه یادگیری در کودک (ایجاد انگیزه درس خواندن در دانش آموز) کمک خواهند کرد. اگر میخواهید کودکتان تشنهی یادگیری باشد، این راهکارها را به دقت اجرا کنید.
اصل اول: ایجاد فضای خواندن
گفته میشود خواندن یکی از مهارتهای بسیار مهم در کودکان است. چرا که به آنها این امکان را میدهد از منابع غنی کتابها و نوشتهها بهره ببرند. کودکان هر چه بیشتر مطالعه میکنند، به درک عمیقتری از مفاهیم و ارتباط آنها میرسند.
خواندن کودک را به قوهی تجزیه و تحلیل مجهز میکند. کودکان و دانشآموزانی که بیشتر مطالعه میکنند، در درسهای دیگرشان نیز بسیار موفق عمل میکنند. برای آنکه کودکتان خواندن را یاد بگیرد، باید خود را غرق مطالعه کنید. برای کودک خود کتابهای مختلفی بخوانید. فضای خانه را از کتاب، مجله، پوستر، روزنامه و … پر کنید.
میتوانید زمانی را برای مطالعهی خانوادگی تعیین کنید. در آن ساعت میتوانید همگی به خواندن یک چیز مشغول شوید. اما یادتان باشد آنچه که کودک برای خواندن در دست دارد، باید برایش جذاب و مطلوب باشد. در غیر این صورت ممکن است این فرایند به بیعلاقگی او نسبت به خواندن منتهی شود.

اصل دوم: کنترل اوضاع را به دست کودک دهید
وقتی پای آموزش به میان میرسد، والدین و معلمها احساس میکنند باید اوضاع را خودشان کنترل کنند. کودک زمانی که احساس میکند کنترل میشود، اشتیاق کمتری برای یادگیری خواهد داشت. نمیگوییم راهنمایی کودک و حضور موثر در کنار او لازم نیست. برای ایجاد انگیزه یادگیری در کودک باید اجازه دهید کودک یادگیری را با توجه علاقهها و کنترل خود یاد بگیرد.
رعایت این موضوع چه در خانه و چه در کلاس سبب میشود کودک به سمت استقلال و اشتیاق برای یادگیری بیشتر پیش برود. چرا که یادگیری را با سلیقه و علایق خود پی میگیرد. وقتی کودک خود یادگیری را مدیریت میکند انگیزهی بیشتری بر آموختن خواهد داشت. چرا که میل به موفقیت در همه وجود دارد. اما کار کردن طبق برنامهریزی دیگران لزوماً یک موفقیت نیست و کودک را برای یادگیری بیشتر تشویق نمیکند.
اصل سوم: ارتباط راحت و صمیمانه
کودک باید بتواند به راحتی و با صمیمیت کامل نظر خود را در خصوص آموزش و آنچه در حال یاد دادن به او هستیم ابراز کند. اجازه بدهیم کودک راحت با موضوع برخورد کند. این کاری نیست که ما میکنیم. ما عموماً در برابر اظهارنظرهای کودک حالت دفاعی شدیدی به خود میگیریم. برای مثال کافیست کودک از بیعلاقگیاش نسبت به درس ریاضی بگوید. آن وقت است که شروع میکنیم به فلسفه بافی که این درس به این دلیل و آن دلیل مفید و ضروریست.
گاهی تنها باید شنونده باشیم. واقعاً باید بدانیم احساس کودک نسبت به شرایط مختلف چیست و سعی کنیم او را درک کنیم. بیشک اگر این کار را به خوبی انجام دهیم کودک با تسلط کامل به مقولهی آموزش خواهد پرداخت و کنترل اوضاع را در دست خواهد گرفت. در غیر این صورت او تنها خود را مقید و در بند آموختن و آموزش خواهد دید و این مسئله به کم شدن انگیزه وی می انجامد و در روند ایجاد انگیزه یادگیری در کودک دچار مشکل میشویم.
به کودک نشان دهید که او را درک میکنید. اگر خود را نسبت به درسی بی علاقه نشان میدهد، با او همدردی کنید. سپس با هم به دنبال راهحلی برای جذاب کردن آن درس بگردید. همچنین اگر کودک از ضعف خود در درسی خاص گله دارد و ابراز ناتوانی میکند با همین دیدگاه پیش بروید و به عنوان یک دوست در کنارش کمکش کنید. نه این که به او امر و نهی کنید که تمرین کند و بیشتر درس بخواند و کمتر بازی کند و … .

اصل چهارم: علایق فرزند خود را در نظر بگیرید
این امری کاملاً بدیهیست که اگر موضوعی در حیطهی علاقهمندیهای ما باشد، یاد گرفتن آن سرگرمکننده و لذت بخش خواهد بود. این موضوع برای کودک نیز صدق میکند. کودک را تشویق کنید تا به دنبال یاد گرفتن موضوعات مورد علاقهی خود باشد.
میتوانید علایق کودک را به درسهای او پیوند بزنید. برای مثال ممکن است فرزندتان به نقاشی علاقه داشته باشد و اخیراً در درس شناخت اشکال هندسی دچار مشکل شده است یا علاقهای به یادگرفتن آنها ندارد. شما به راحتی میتوانید با تلفیق این دو زمینه با یکدیگر به کودک اشتیاقی برای یادگیری دهید.
اصل پنجم: سبکهای یادگیری را بشناسید
یک موضوع بسیار مهم در خصوص آموزش، آشنایی با سبکهای مختلف یادگیریست. همهی انسانها تواناییهای ذهنی متفاوتی دارند. آنها استعدادهای مختلفی داشته و سبک یادگیریشان نیز متفاوت است. میتوان گفت هر فردی با نوع خاصی از آموزش مانوستر است و ذهن او به طریقی خاص یاد میگیرد.
برای مثال برخی افراد در یادگیری شنیداری توانمندترند. شنیدن موضوعی باعث یادگیری آن توسط این افراد میشود. درحالی که برخی دیگر ممکن است دیداری باشند و هر چند بار شنیدن یک مفهوم باعث درک و یادگیری آن برایشان نشود. سبکهای یادگیری به هفت دسته تقسیم میشوند: دیداری، شنیداری، کلامی، فیزیکی، منطقی (ریاضی)، اجتماعی و انفرادی.
بهتر است به همراه کودکتان تلاش خود را بر کشف شیوهی یادگیری او بگذارید. به این ترتیب خواهید توانست راه مناسب آموختن را به وی یاد دهید. برای آموزش برخی مفاهیم از چند شیوه استفاده کنید و آن را به شکلهای مختلفی به کودک بیاموزید.
اصل ششم: شوق خود را به یاد گرفتن نشان دهید
شما از کودک توقع دارید که پیوسته و هر روزه چیزهای جدیدی یاد بگیرد. آیا چنین چیزی را در خودتان سراغ دارید؟ شاید باورتان نشود، اما اینکه کودک شما را مشتاق یادگیری ببیند، خود نیز به طرز شگفتانگیزی به یاد گرفتن هر چه بیشتر علاقهمند میشود.
سعی کنید مهارتهای مختلفی را یاد بگیرید. حتی یادگرفتن چند دستور آشپزی (وقتی آن را با اشتیاق در حضور کودک انجام میدهید) میتواند بسیار تاثیر گذار باشد. چیزهایی را که به تازگی یاد میگیرید با کودک در میان بگذارید تا در ایجاد انگیزه یادگیری در کودک موفقتر عمل کنید. درست مثل او که از مدرسه میآید و با شما از اتفاقات مدرسه میگوید.
اصل هفتم: یادگیری را با سرگرمی در هم آمیزید
یادگیری مبتنی بر بازی اتفاق تازهای نیست. مدت زیادیست این روش آموزش در بسیاری از مدارس دنیا به کار بسته میشود. بازی فعالیتی سرگرمکننده و هیجانانگیز برای کودکان است. زمانی که آموزش با این فعالیت همگام میشود، سطح یادگیری بسیار بالا رفته و کودک به راحتی مفاهیم جدید را میآموزد.
در این سیستم یادگیری اغلب کودک به صورت ناخودآگاه با موضوعات جدید آشنا شده و با درگیری ذهنیای که با آنها پیدا میکند آنها را یاد میگیرد. این نوع آموزش حتی کودکان را مشتاق به یادگیری بیشتر میکند.
گاهی ایجاد جنبههای رقابت و هیجان در بازی میتواند تاثیر زیادی در ایجاد انگیزه یادگیری در کودک داشته باشد. با استفاده از این شیوهی آموزش میتوان درسهای مختلفی را به کودکان آموخت.

اصل هشتم: تمرکز بر فرآیند آموزش به جای نتیجه
توجه بیش از اندازه معلمان و والدین به نمره و نتیجهی آزمون، درک بچهها از آموزش را دچار اختلال کرده است. در واقع کودکان فکر میکنند هدف از آموختن، شرکت در آزمون و گرفتن نمره بالاست. حال آنکه آموختن به درک بیشتر آنها از زندگی کمک میکند، آنها را برای زندگی آینده آماده میکند و همچنین توانایی ذهنیشان را افزایش میدهد.
به همین دلیل بهتر است شما نیز تمرکزتان را بر آموزش گذاشته و خود را مشتاق آنچه یاد گرفته میشود بگذارید. برای مثال به جای اینکه از کودک بپرسید چه نمرهای گرفته است، میتوانید دربارهی سوالهای طرح شده کنجکاو باشید. سوالها با چه روشی حل شدند؟ آیا چیز جدیدی یاد گرفته است؟
به کودک خود این احساس را انتقال دهید که یادگیری مهمتر از نمره است.
اصل نهم: به کودک کمک کنید منظم باشد
بینظمی باعث میشود کودک خودش را بین کارهایش گم کند. گاهی کارهای مدرسه میتوانند زیاد به نظر برسند. این زیاد بودن میتواند ذهن کودک را به کلی درگیر خود کند. منظم بودن در جمع کردن لوازم مدرسه، انجام تکالیف، مطالعه به موقع و آمادگی برای امتحان و … بسیار در روحیهی کودک تاثیر میگذارند.
نگرانی، ترس، ناامیدی و احساساتی از این دست بیشتر زمانی خودشان را نشان میدهند که نظم کمی در عملکرد کودک مشاهده میشود. کودک باید بتواند کنترل اوضاع را به دست بگیرد. اما برای این کار نیاز به آموزش و کمک دارد.
این که به کودک بگویید منظم باش موضوع را حل نمیکند. نظم را به او بیاموزید. برنامهریزی و عمل به آن را به کودک یاد دهید تا بتواند برای استقلال و برنامهریزی آماده شود.
اصل دهم: برای نتایج خوب جشن بگیرید
برای دادن انگیزه به دانش آموزان، به ویژه بچه دبستانیها، جشن گرفتن برای موفقیتها میتواند یک تجربهی شیرین باشد. مهم نیست که دستاوردها چقدر کوچکند. مهم نیست که جشن شما چقدر ساده است. همیشه یک بهانه برای شادی پیدا کنید.
اگر کودکتان حروف الفبا را کامل یادگرفته است، یا نوشتن چند عدد را به تازگی یاد گرفته، یک جشن کوچک برای آن به پا کنید. چند شیرینی، نوشیدنی و یک بگو بخند دور همی و توجه به موفقیت میتواند به کودک روحیهی بسیاری دهد.
اگر کودکتان در درسی خاص ضعف دارد، برای او موقعیتهای کوچک و ساده ایجاد کنید و وقتی از پس آنها برآمد او را تشویق کنید تا به ایجاد انگیزه یادگیری در کودک کمک موثر باشید. این افزایش روحیه باعث میشود کودک برای مسائل سختتر انگیزهی بیشتری داشته باشد و احتمال موفقیتش نیز افزایش پیدا کند.
اصل یازدهم: بر نقاط قوت تمرکز کنید
تمرکز خود را از روی نقاط ضعف کودک بردارید. نیازی نیست تمام بحثتان در خصوص درس و مدرسه، پیرامون اشکالات درسی و نقاط ضعف کودک باشد. بی شک فرزند شما در درسهای مختلفی بسیار توانمند عمل میکند. با مرور این موارد به کودک خود اعتماد به نفس بیشتری دهید.
تمرکز بر روی نقاط ضعف تنها باعث میشود کودک روحیهی خود را از دست داده و دچار دلسردی و پریشانی شود.
اصل دوازدهم: هر روز را به یک روز یادگیری تبدیل کنید
سعی کنید هر روز یک یادگیری جدید را تجربه کنید. در دنیا چیزهای زیادی برای یاد گرفتن و ایجاد انگیزه یادگیری در کودک وجود دارد. اگر این یادگیری مشترک باشد میتواند تاثیر بسیار زیادی بر روحیهی کودک و باور او نسبت به توانمندی خود بگذارد.
با پرسیدن سوال کودک را نسبت به دنیای اطرافش کنجکاو کنید. اجازه دهید کودک سوال بپرسد و به جای دادن جواب مستقیم او را به سمت پاسخ هل دهید. اینگونه کودک به بیشتر فکر کردن و تحلیل کردن و در نهایت آموختن عادت خواهد کرد و نگاهی سطحی به زندگی و اتفاقات نخواهد داشت.