غزل شماره 79 دیوان حافظ : کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت
بس که ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم
وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت
عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد
دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت
شد چمان در چمن حسن و لطافت لیکن
در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت
همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت

تعبیر غزل شماره 85 حافظ در فال شما :
متاسفانه قدر کسی که برای تان ارزش زیادی داشته را ندانسته و امروز حسرت روزهای گذشته را می خورید که چرا باعث رنجش و آزارش شدید و او را از دست دادید. اما افسوس برای گذشته سودی ندارد و آن روزها برنمی گردد. اکنون وقت تکبر و غرور نیست، بهتر است غرور خود را کنار گذاشته و برای آشتی و دلجویی از او پیش قدم شوید تا به لطف خداوند دوباره به وصال یار برسید. از رحمت خداوند ناامید نشوید و هرچه زودتر اقدام کنید.
مطالب پیشنهادی :
- 1 غزل شماره 85 دیوان حافظ : شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
- 2 غزل شماره 84 دیوان حافظ : ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
- 3 غزل شماره 83 دیوان حافظ : گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
- 4 غزل شماره 82 دیوان حافظ : آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
- 5 غزل شماره 81 دیوان حافظ : صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
- 6 غزل شماره 80 دیوان حافظ : عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
- 7 غزل شماره 78 دیوان حافظ : دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
- 8 غزل شماره 77 دیوان حافظ : بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت