غزل شماره 29 دیوان حافظ : ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
معشوق عیان میگذرد بر تو ولیکن
اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
بس طور عجب لازم ایام شباب است

تعبیر غزل شماره 29 حافظ در فال شما :
در آینده ای نزدیک حوادثی برای شما رخ خواهد داد که اگر خودتان را آماده نکنید غافلگیر خواهید شد. پس هوشیار باشید تا در زمان درست کار درست را انجام دهید. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید و به داشته های آن ها غبطه نخورید، شما نیز استعدادها و توانایی هایی دارید که مختص شخص شماست و دیگران از آن محروم اند. به خاطر خوشی های فردا، زمان حال را خراب نکنید، سرانجام مشکلات و سختی ها تمام می شود و به مراد دلتان خواهید رسید. به عالم فانی و زودگذر دل نبندید که دل بستن به ظواهر دنیا، نا امیدتان خواهد کرد.
مطالب پیشنهادی :
- 1 غزل شماره 40 دیوان حافظ : المنة لله که در میکده باز است
- 2 غزل شماره 39 دیوان حافظ : باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
- 3 غزل شماره 38 دیوان حافظ : بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
- 4 غزل شماره 37 دیوان حافظ : بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
- 5 غزل شماره 36 دیوان حافظ : تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
- 6 غزل شماره 35 دیوان حافظ : برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
- 7 غزل شماره 34 دیوان حافظ : رواق منظر چشم من آشیانه توست
- 8 غزل شماره 33 دیوان حافظ : خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است